نامت گل، نشانت گل آذین، یادت گلاب و غروبت گلگون! آن گلی که بهشت با عطر گلبرگ های آن از هوش می رود؛ گلی با هیجده گلبرگ بی مثال، با هیجده بهار لا یزال.خوشا به حال هیجده بهاری که با تو شکفتند. هیجده تابستانی که به بار نشستند؛ هیجده خزانی که بر باد رفتند و هیجده زمستانی که کفن پوشیدند.... کوه ها حجم عقده های کبود توست و دریاها چکیده اشک های غریب تو. از آن روز که فدک به نام تو شد، فلک قافیه ای در خور یافت و از آن دم که آب مهریه تو شد، سفینه اهل بیت به جریان افتا د. بیت الاحزان تو، پیشگوی کربلا بود و گریه های دردناکت پیش درآمد نینوا. سیمرغ گم شده! مبادا بی تو حقیقت، آشیانه خفاش ها شود و عشق، بازیچه کاکلی ها! مادر پهلو شکسته، دل های شکسته را دریاب.